پیام حسین بن علی از منا
در پایان ماه "صفر" و در پایان عزاداریهای دو ماه بر "عاشوراییان"، یکبار پیام سرور آزادگان را از "منا" دو سال پیش از هلاکت "معاویه" باید شنید. این پیام پیش از عاشورا تاریخ و نسلهای آن را هم الگو میدهد و هم پیام. هم فریادگر بیداری است در شناخت مرزها و محدودهها و "یزدیان" و "معاویهصفتان"! در "پیام منا" آموزههای "بیدارگرانه" و "تکلیفگرایانه" تمامی حسینیان علیهالسلام را به خود میخواند که در زمامداری سیاستمداری برجسته چون معاویه و خلافت او بر جامعه اسلامی، "نماد سانسور و اختناق"، چگونه سیدالشهدا را در "محاصره" و "مظلومیت" قرار داده بود.
در خطبه منا امام حسینبنعلی علیهالسلام مکرر "شنوندگان و حضار" را به "خداوند سوگند" میدهد که سخنانش را در بازگشت از سفر حج، به گوش دیگران برسانند. این سوگند امام عاشورا، "دشواری اختناق در اطلاعرسانی از حقایق" را گوشزد میکند.
روشی که همواره معاویهصفتان در مسیر پیشگیری از آگاهی امت اسلام دنبال کردهاند. حال باید دید:
1.همواره "فریاد بیدارگری" و "آگاهی که نشانهای از پیام حسینی علیهالسلام دارد با مجازات" سانسور مواجه میشود. و چرا هر پیامی که "لبیک گویش"، از میان دینمداران است به "حذف" و "تضعیف" و "تعدیل" محکوم میگردد. به این نکته توجه شود:
"پیام رئیسجمهور در تبریک هستهای به مقام معظم رهبری و ملت ایران" از پیامهای هدفمندی بود که توسط رسانههای کشور- چپ منحرف و راست ناراست محکوم به "سانسور" و "حذف" شد. این حذف و سانسور در حالی انجام گرفت که رسانه انحصاری و اختصاصی "ضرغامی" تنها خود را موظف به پخش مشروح سخنان "هاشمی" میداند و روشنفکریها و غربزدگیهای "حسن روحانی" که متأسفانه بر فراز "منبر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم" داد سخن میدهد.
"ضرغامی" مکلف است تا هر "بیماری ضد منجیگرایی" را با پخش از رسانه ملی، در جامعه شایع کند، و "بیمار" را "تیمار" نماید. از این روی روشن است که "پیام تبریک هستهای رئیسجمهور" با "حذف و سانسور کامل" ضرغامی روبهرو میشود، و سخنان مقام عظمای ولایت در تصریح بر نام رئیسجمهور به نام تلاشگر اصلی هستهای زیرکانه "محو" میگردد!
2- سیدالشهدا در فرازی از خطبه منا اقامه امر به معروف و نهی از منکر را تأکید نموده و آن را عامل "حل مشکلات" خوانده و میفرمایند: امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از دعوت به اسلام، به اضافه بازگرداندن حقوق ستمدیدگان به آنان و مخالفت و مبارزه با ستمگران و کوشش برای این که ثروتهای عمومی و غنایم جنگی طبق قانون عادلانه اسلام توزیع شود، و صدقات از موارد صحیح و واجب آن جمعآوری و گرفته بشود و در مورد شرعی و صحیح به مصرف برسد.
آیا این پیام در زمان ما "افشای مافیای قدرت و ثروت" و "خلع ید از آن" نیست؟ آن "مبارزه با طبقه ممتازه" و "برچیدن بساط قبیلهگرایی رانتخوار" و "تبعیض ضد اسلامی تقسیم جامعه" به "استوانه"ها، "شخصیت"ها، "ارکان"، "برجسته"ها و "خانوادههایشان" نسل به نسل نمیباشد. آنان که "مردم" را و "شیوه و منش مردمگرایی اسلامی" را در حاکمیت تحقیر میکنند، و از سر "نخوت و تکبر فرعونی"، خود را "حاکمان سوار بر مردم" میدانند، تا "سیاست اموی" با پایداری "کاخهای سبز دمشق" همواره "توسعه" را و "اصلاحات" را به عنوان "رمز پیشرفت و ترقی" به رخ مسلمانان جهان بکشند، هر چند که "اسلام"، "تشیع"، "انقلاب اسلامی" و "آموزههای عاشورایی" در فشار "ستونهای کاخهای سبز" له شود، از پا در آید و به نابودی برسد!
3- "خون خدا" به تشیع در همه تاریخ به ویژه "عالمان متعهد" صلا میدهد: "شما ای گروه حاضر! ای گروهی که به علم و عالم بودن شهرت دارید و از شما به نیکی یاد میشود و به خیرخواهی و اندرزگویی و راهنمایی در جامعه معروف شدهاید. آیا به این احترامات و قدرتهای معنوی از این جهت نائل نگشتهاید که امید میرود به اجرای قانون خدا کمر ببندید؟ "
و امروز مائیم و سکوت بیتفاوتی و تأیید و تمجید "بدعت"ها و "بدعتگزاران" امویگونه، قبیلهگراییهای ثروتاندوزانه، ویژهخواهیهای قدرتمدارانه.
این محرم هم گذشت و هیچ "لبیکی" به حسین گفته نشد، هیچ معارضهای با دارنده لباس روحانی- عامل انجام عمل حرام - مشاهده نگردید. تمجید و تحسین "گردنکشی و حصارسازی برای امنیت و مصونیت خط قرمزهای خانوادگی" دنبال شد و "یارگیری جدید" هم در آن رخ داد. "چه کسی"، "چه زمانی" و "چگونه" میخواهد از میان "خواص" به "اجرای قانون خدا کمر بندد" و "لبیکگوی حسین علیهالسلام" شود؟
4- سفینة النجاة در فرازی دیگر از خطبه منا به "مدعیان دوستداری بر حسین علیهالسلام" و آنان که با ایجاد "حلقه ممتازه" برای خود شأن علمی و دینی؟! در پس پرده فریب سیاستکارانه، میسازند، نهیب میزند:
"شما آرزو دارید و حق خود میدانید که خدا بهشت و همنشینی با پیامبران و ایمنی از عذابش را ارزانیتان دارد. من ای کسانی که چنین انتظاراتی از خدا دارید، از این بیمناکم که نکبت خشمش بر شما فرود آید، و نیز از این بیمناکم که به چشم خود میبینید تعهداتی که در برابر خدا شده، گسسته و زیر پا نهاده گردیده، اما نگران نمیشوید، در حالی که به خاطر پارهای از تعهدات پدرانتان، نگران و پریشان میشوید."
وای بر ما شیعیانی که سالهاست ناظر "زیر پا نهاده" شدن تعهدات الهی از سوی همیشه قدرتداران هستیم. آنانکه نسبت به احساس کمترین خطر برای قراردادهای کلان اقتصادی یا خطر برای قدرت فردی و گروهیشان پلیدترین شیوههای خفقان و تخریب را در پیش میگیرند. آنانکه "توسعه" را و "اصلاحطلبی" را که تنها "راه حاکمیت دائمی خانوادگی" آنان است، حتی تا "ارتباط با بیگانگان" و "اظهارات تهدیدآفرین" و "راهگشایی تئوریک و عملی برای دشمنان خدا" پاسداری مینمایند، آنانکه پس از 16 سال فرهنگسوزی و ثروتاندوزی، دو سال و اندی است "هر ندای حسینی علیهالسلام" و هر "اشاره انتظارگرایانه" را با خشم شیطانی به "خرافهگرایی" متهم نموده، سرکوب شیعیگری محض را هدف خود قرار دادهاند.
این مسلمانان متعهد؟!! فریاد "وا اسلام" شان تنها در مواقع به مخاطره افتادن "مال و منال و قدرت و امکانات و امتیازات به یغما برده از ملت" بلند میشود.
5- پایان سخنان سرور عاشوراییان، "کلام همه منتظران" است که با "بندگی مخلصانه خدا"، "قدرت" را فقط "برای خدمت" در دست گرفتهاند. امام علیهالسلام میفرمایند، خدایا! تو میدانی آنچه از ما سر زده است، نه رقابت در بدست گرفتن قدرت سیاسی بوده، و نه جستوجوی ثروت و نعمتهای زائد، بلکه برای این بوده که اصول و ارزشهای درخشان دینت را بنماییم و ارائه دهیم.
و امروز به راستی و درستی، هر فریادگر مسلمان و منتظر، علیه قدرتپرستان سرمایهسالار، و ویژهخواران مصون از انتقاد و اعتراض "لبیکگو"ی حسین است، و به فردایی میاندیشد که در محشر، باید پاسخگوی حسین باشد.
در این گروه نه "مصلحتاندیشان فریبکار" و نه "قیمهای تحریفگر" و نه سینهچاکان "کرسی مجلس" و "میز دولت" وجود دارند، و نه رسانههای سانسورچی که "مأمور معذور" اطلاعرسانی معاندان و مخالفان و صاحبان "قدرت و مکنت 28 سالهاند". در این گروه تنها شاید کمتر از 72 نفر "یا حسین"گویان خارج از صف "راست" و "چپ" فریادگرانی هستند که "بدعتگزاران همیشه طلبکار" را از طیف "مافیای قدرت و ثروت" دنبال میکنند، و البته در فردای خویش، فقط حسین علیهالسلام را مینگرند، و پیام الهی او را از "منا" و "کربلا" میشنوند، و نه هیچچیز دیگر!
منبع : سایت شخصی فاطمه رجبی