سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مافیا واقعی است، رفراندم ملی کنید

الف. خدای را سپاس آنگاه که امیرمؤمنان علیه السلام، امیر عدل، مبنا و برنامه و راهکار اجرای عدالت علوی را اینگونه اعلان داشت که: "به خدا سوگند بیت‌المالِ تاراج شده را هرکجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می‌گردانم، گرچه مهر همسران آنها باشد یا با آن کنیزانی خریده باشند. زیرا در عدالت گشایش برای عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت‌تر است"، سازمان بازرسی کل کشور و سازمان ثبت وجود نداشت، تا بر اساس قوانین!؟ و مقررات یعنی "بروکراسی" در "مدرنیته فریبکار و دین‌ستیز" آن حضرت را به چالش بگیرند. و رئیس سازمان بازرسی با اعلان "تکذیب می‌کنم"، و دیگری با درخواست "ادله و سند و ..." مولای متقیان علی علیه السلام را نه تنها به عقب‌نشینی مجبور کنند، بلکه در تطهیر فساد و مفسد و مافیا کوشش نموده، اتهام "تشویش اذهان عمومی" را متوجه آن وجود مقدس بنمایند! اعوذ بالله من الشیطان رجیم.

ب. وقتی رئیس‌جمهور در پاسخ به درخواست "افشاگری مافیا" از سوی مردم قم گفت: "ببینید فردا صدای اعتراض چه کسانی بلند می‌شود." هیچ‌کس انتظار نداشت و فکر نمی‌کرد، رؤسای دو دستگاه قضای اسلامی، به حمایت تئوریک از مافیا و در واقع فساد و مفسد پرداخته، و یکی با تکذیب صورت مسأله را پاک کند و دیگری حتی مدعی هم بشود!

ج. این مقاله ممکن است علاوه بر تخریبگری، مشکل‌سازی هم برای این‌جانب پیش بیاورد. "چرا"ی آن به "واقعیت وجود مافیای کثیف بر می‌گردد." اما چگونگی آن، فتنه تخریبگری است که در واژگونه‌سازی مطالب و تحریف آن هنرنمایی می‌کند. توضیح آن که در تخریب‌گری‌های مافیایی همواره نام حضرت آیت الله شاهرودی را در کنار اسامی هاشمی، خاتمی، قالی‌باف، ضرغامی و ... قرار داده، به دروغ مرا منتقد و معترض یا به قول مافیاگران تخریب‌گر ایشان معرفی کرده‌اند. در حالی که نه تنها یک مورد نمونه در دست ندارند، بلکه این تاکید که بنده در مواقع ضروری بر شخصیت محترم و امیدوارکننده حضرت آیت الله شاهرودی در سوق قوه قضائیه، به سوی قوه عدلیه حقیقی تصریح داشته‌ام در نوشته‌های پیشین موجود است، و اینک نیز تاکید مکرر می‌شود.

د. اگر در سکولاریسم اسلامی؟! یا همان اصلاح‌طلبی منافقانه و برانداز در جهان اسلام "قوه مجریه" و "قوه مقننه" با سبک و سیاق امروزی، یافت نشود، اما "قضای اسلامی نماد حاکمیت اسلام و قرآن"، و کمال مطلوب ساختار سیاسی اسلامی است. قضاوت‌های امیرمؤمنان علیه السلام چه در 25 سال غصب ولایت، و چه 4 سال رهبری بی‌بدیل آن حضرت در طول تاریخ، مسلمان و کافر را به گواهی و تمجید و ستایش بر انگیخته است.

آیا می‌توان در نظام اسلامی، از این قوه انتظار نداشت با فساد و مفسد و مفاسد به مبارزه برخیزد، و در راه اجرای عدالت نسبت به ویرانگران اقتصادی مهربانانه برخورد کند، و در نهایت "توجیه‌گر" یا "تطهیرکننده" فاسدان و مفسدان باشد، چرا که سرکردگان آن در کاخ‌های آهنین نشسته‌اند؟!

هـ. رئیس‌ بازرسی کل کشور با نفی وجود مافیا به خیال خود صورت مساله را پاک کرد. آیا این امر برازنده مسؤولیت اوست، یا از لباس روحانی وی توقع می‌رود؟ این رئیس "چه چیز" را، به "چه علت" و با "کدام هدف" نفی می‌کند؟ واقعیت را؟! و آیا این نفی اگر نسخه شفابخش برای مافیاگران باشد، اسلام و نظام اسلامی و ملت ایران را درد خواهد بود، یا درمان؟! آیا این نفی واقعیت، حیثیت و آبروی نظام اسلامی و روحانیت را در معرض اتهام قرار نمی‌دهد؟

و. گفته‌های رئیس سازمان ثبت، درخور تعمق نیست، زیرا در نهایت به عدم اطلاع وی از اسناد و اداره تحت امرش باز می‌گردد. خدا کند به هر دلیلی رئیس بازرسی و رئیس سازمان ثبت تغییر شغل بدهند، و جانشینانی با فراغت و فرصت و جرأت بیابند تا ...

ز. برای رعایت انصاف و کمک به این دو رئیس فقط چند نمونه ناچیز اما آشکار یادآور می‌شود تا آنها بدانند که "ملت مستند و مستدل" شعار "مرگ بر مافیا" را سر داده است:

1. مؤسسه فرهنگ و توسعه که با ثروت 700 میلیارد‌تومانی، توسط دو تن از فرزندان یک وزیر امنیتی دولت خاتمی و استفاده از دوستی پدر با برخی از مسؤولان دیوان عدالت اداری، به تملک شخصی آنها درآمده است. این مساله یعنی "روال قانونی و ثبتی مافیاگری"!! در فاصله چهارم تیر تا 12 مرداد 84، بدون رعایت هیچ‌گونه مقدمات قانونی مؤسسه 700 میلیارد تومانی را ناگهان از دولتی بودن به خصوصی شدن تغییر ماهیت داده است. البته در وزارت ارشاد دولت نهم با پیگیری بسیار، طفره رفتن و عدم تمکین متخلفان از جمله آقای وزیر دولت سابق به قانون، با تصمیم به شکایت از این افراد به دستگاه قضایی، درصدد استیفای حقوق ملت برآمد. (روزنامه ایران 13/8/85)

2.ماجرای بورس فلزات که با ایجاد تسهیلات خاص و رانت‌خواری یازده نفر، سالانه حدود 3 هزار میلیارد تومان خرید و فروش می‌شود، از دیگر ماجراهای هزار و یک شب مافیای همیشه در قدرت است. این 11 نفر درآمد سالانه‌ای به مبلغ حدود 26 میلیارد داشته‌اند. (هفته‌نامه یالثارات 15/ 9/ 85)

3. محاکمات خارجی در ارتباط با رشوه‌گیری "مهدی هاشمی" فرزند "هاشمی رفسنجانی" با نام مستعار "جونیور" از یک شرکت نروژی، یک نمونه بسیار ناچیز است؟! در این قرارداد نفتی که از سوی شرکت نروژی "استات اویل" در سال‌های 81 و 82 منعقد شده مبلغ رشوه دریافتی 5.200.000 دلار بوده است. در محاکمه دوم مبلغ رشوه بسیار ناچیزتر شده!!، و رشوه 15 میلیارد و 300 میلیون تومان گرفته شده است. (هفته‌نامه همت)

البته رشوه دهنده در دادگاه‌های کشورهای کافر محکوم و مجازات شده است، اما در ایران اسلامی رشوه‌گیرنده نه جزو مافیا محسوب می‌شود که از نظر رئیس بازرسی وجودش نفی می‌گردد، و نه مستنداتی در سازمان ثبت دارد و گفتن این مسایل مصادیق تشویش اذهان عمومی و ... است. جالب است که "وزیر" یا "وزارت نفت" این دوران از سوی قوه قضائیه "پاک‌ترین" یا "سالم‌ترین" اعلان شد!!

4. موردی کوچک به اندازه "ذره" هم مربوط به بنیاد باران به ریاست محمد خاتمی است، که در حاکمیت رئیس‌جمهور جدید هم، به روال سابق کارهای اقتصادی را دنبال می‌کند، البته در سطح داخلی و بین‌المللی از آن جمله قرارداد با "مترو تهران" است که در یک قرارداد، تمام امتیاز داخل مترو را بدست آورده و این فعالیت نخبه‌گرایانه با رابطه حسین مرعشی و مدیریت محسن هاشمی بر مترو تهران روی داده است. این امر بدون برگزاری مناقصه صورت گرفته، در حالی که 530 شرکت تبلیغاتی با قدمتی بعضا 20 ساله درخواست داده بودند. (هفته‌نامه صبح صادق 10/ 2/ 86)

5. مافیای سیگار که یک نماینده مجلس هفتم با شاهکار مسؤولیت‌پذیرانه نفی کامل آن را اعلان داشت خبری دارد. "... فرد مورد اشاره رئیس‌جمهور در مورد مافیای قاچاق سیگار یک فرمانده سابق نظامی است که با العقیلی قاچاقچی سیگار نیز رابطه دارد. گفته می‌شود فرد مورد اشاره رئیس‌جمهور که عضو یک مجمع نیز می‌باشد قاچاق سیگار مارلبرو به ایران از طریق شرکت الراشدین امارات را در دست دارد."

ح. سخن آخر آن که:

خدا را! خدا را! که برای مطامع دنیای دو روزه، یا برای خویشاوندی مافیای بیست و چند ساله، یا برای تخریب منادیان عدالت یا برای امور مشابه، فساد و مفاسد و مفسدانی که جز در حرکت مافیایی امکان عمل، حیات و بقا ندارند را در حریم امن ضدخدایی قرار دهیم! همه ما در پیشگاه خداوند پاسخ خواهیم داد روزی که لایمکن الفرار من حکومته.

ط. پیشنهاد می‌شود به منظور آگاهی از وجود مافیا این غده سرطانی یا اژدهای هفت سر با عمری بیست و چندساله و نیز دیدن اسناد و مدارک آن توسط رئیس کل بازرسی و رئیس سازمان ثبت:

اول. این دو نفر یکی دو روز در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها به میان مردم بروند. در این صورت قشرهای مختلف "نام و نشان"،‌ "نوع عمل"، و اموال منقول و غیرمنقول مافیاگران را نه تنها برای آنها اعلان خواهند داشت، بلکه به میزان دسترسی، به آنان نشان خواهند داد.

دوم. بسیاری از افراد این مرز و بوم نشانی اموال منقول مافیاگران را در دیگر کشورها نیز به این مسؤولان قوه قضائیه اظهار داشته، کمک مؤثری در پیگیری عدالت از سوی "قوه عدلیه" خواهند نمود.

سوم. با برپایی یک رفراندوم ملی، نظر عموم ملت با هر نگرش و عقیده و سلیقه نسبت به وجود واقعی مافیا خواسته شود. نتیجه این رفراندوم نه تنها واقعیت وجود مافیا است، بلکه سهل انگاری، مسامحه‌کاری، مصلحت‌گرایی، و بی‌راهه رفتن از مسیر عدالت قرآنی و شیوه علوی را از سوی مسوولان مربوطه اعلان می‌کند.

منبع : سایت شخصی فاطمه رجبی