حسینیان و حسین ستیزان
1. بدون تردید، ملت ایران با ظهور دکتر احمدینژاد، تجربه دولت شیعی را احساس و لمس میکند، رئیسجمهور که گفتمانش نه "توسعهمحور" است و نه "اصلاحطلبی برانداز"، نه در پی گدایی دموکراسی است، و نه شرمنده از انتظارگرایی، بلکه مفتخر بر نگاه و باور منتظرانه است، و بر آن با رفتار و گفتار پایداری میکند. آیا این واقعیت قابل انکار است که در تمام دوران پس از انقلاب اسلامی، تنها عزاداریهای وابسته به حکومت منحصر در حسینیه جماران و عزاداری عاشورای امام خمینی سلام الله علیها و حسینیه امام خمینی با عزاداریهای عاشورا و فاطمیه سلامالله علیها مقام معظم رهبری بوده و هست.
محرم 84 و پس از آن 85 و 86، ملت ایران را با شادمانی و شگفتی نظارهگر "افتخارات" شیعیگرایانه" دکتر احمدینژاد کرد. او که به دور از چشم دوربینهای صداوسیمای ضرغامی، "پاسدار عزای حسین علیهالسلام" است. آیا در طول دوران گذشته، راه افتادن دسته عزاداری دولت، به طلایهداری رئیسجمهور سابقه داشته است؟ آیا حضور رئیسجمهور به صورت سرزده، و بینیاز از دهها دوربینی که تصاویر شخصیتها و ستونها و مدیران برجسته نظام را از هر دو جناح دنبال میکنند در عزاداریهای واقعی، و نه تشریفاتی و سیاسی و فریبکارانه برای این ملت حسینی علیهالسلام، بیسابقه و البته افتخارآمیز نیست؟ هر چند دوربینهای سیمای ضرغامی و شبکههای تخریبگر رادیوئیش چهرههای منفور ملت را لحظه به لحظه دنبال میکنند، اما مردم به معنای حقیقی مردم، شاهد و ناظر رفتارهای بیتکلف و دینباورانه رئیسجمهور هستند.
2. روزنامههای بیگانهپرست اصلاحطلب، با خبر و سرمقاله قلم به مزدان، عزاداری رئیسجمهور را در تاسوعا و عاشورا مورد تهاجم قرار دادند. این حرامیان حسینستیز که در حاکمیت و پس از اخراج از حاکمیت، همواره دشمنی و تقابل با عاشورا را به انحا گوناگون ابراز داشتهاند، نابردباری و خشم خود را نسبت به حرکت شیعیگرایانه رئیسجمهور به تصویر کشیدند. آنها نشان دادند رؤسای جمهور مطلوبشان آنانی هستند که با حسین علیهالسلام و عاشورای او بیگانهاند، و یا با آن ستیز تئوریک و عملی دارند.
3. هاشمی رفسنجانی خطیب جمعهای که مصادف با تاسوعای حسینی علیهالسلام بود، یارای آن را نداشت تا از تخریب دولت خودداری نماید. وی به جای پرداختن به مبانی اصیل و الگوساز قیام سیدالشهدا و بازگویی پرونده سیاه یزید و دستگاه سلطنت اموی، به گونهای که افشاگر یزیدیان زمان باشد، "قطع گاز ترکمنستان" را بهانه قرار داد و به اصطلاح "مدیریت قوی" و "خداگونه" خویش را به رخ کشید! آیا تاسوعای حسینی علیهالسلام بهانهای نبود تا بر نفسانیات پا گذارده شود و به حسین علیهالسلام و قیام خونین او علیه "زراندوزی و زورگویی و خودکامگی" پرداخته شود؟
4. حسن روحانی بر فراز منبر؟! عاشورا را بر اساس مرام و اصول خود تفسیر نمود. او که سابقه نیک و اصولگرایانهاش در مدیریت، دوستی با اتحادیه اروپا، و پرورش افرادی چون حسین موسویان است، و مهمترین راهکار مدیریتی وی، تعطیل تمام تاسیسات هستهای ایران به صورت داوطلبانه و با هدف تسلیم و عقبنشینی در برابر سلطهگران بوده است، زندگی با رشادت و شهامت و استقرار معروفها و مبارزه با منکرها را از آموزههای عاشورا بیان کرده است، سپس با یک معرکهگیری وهنآلود در یک بدعتگزاری آشکار، مدیریت غیر کارشناسانه، ارایه آمارهای دروغ، هدف وسیله را توجیه کردن، و واردات با پول نفت و پست نداشتن یاران امام خمینی را از منکرات دانسته، و در مقابل عقب رفتن روسری خانمها را از منکرات حذف کرده است!
5. در سال 74 یا 75 برخی رفتارها در عزاداری سیدالشهدا موجب سوءاستفاده بیگانگان میگردد و موجب صدور فتوای تحریم از سوی مراجع عظام تقلید گردید و مقام معظم رهبری نیز به آن تاکید فرمودند. این امر بهانهای شد تا وزارت کشور هاشمی رفسنجانی دست به یک شاهکار بزرگ بزند. صبح عاشورای آن سال در مقابل یک حسینیه در تهران، صفی بزرگ از نیروهای آماده برای زدن و بستن و دستگیر کردن با تجهیزات کامل تشکیل شده بود، و در مقابل آنها گروهی از زنان و مردان و کودکان وحشتزده بدون کمترین اظهار یا ابراز عزاداری برای امام شهیدان ساکت و نظارهگر ایستاده بودند. دیدن این دو صف میتوانست یادآور کدام صفوف در عاشورای 61 هجری باشد؟
شگفت آن که دولت هاشمی بدعتگزار و مروج و منادی حریمشکنی از اصول و ارزشها بود، و از آن دوران سیاه مذهبستیزی عملا باب گردید که در دوره محمدخاتمی تئوریپردازی آن هم از سوی دولتمردان تباهی بیشتر را به وجود آورد.
6. در دوره محمد خاتمی، حسینستیزی، یک هنر و علم و دستاورد تمدنی شد. نگاهی گذرا به نوشتهها و گفتههای آن زمان، رئیسجمهور و دولت و مطبوعات را در ستیزهگری با عاشورا آشکار نشان میدهد. این راه نامیمون هنوز از سوی اصلاحطلبان و پیوستگان جدید به آنها ادامه دارد.
7. از 27 خرداد 84، قدرتپرستان ثروتاندوز حاکم در 16 سال، در سوگ خرافهگرایی ملت فتنه بر پا کردند. این راهکار شوم، هر آن چه از دین و مذهب و ارزش و اصول بود، مورد تهاجم قرار داد و همه کینه و بغض و خشم شکست در انتخابات ریاستجمهوری را بر سر هیاتهای مذهبی و مداحان حسینی فرود آورد. چرا که شکستخوردگان مافیایی به خوبی دریافتهاند هیآت عزاداری، مأمن جوانان و نوجوانان گردیده و همین مراکز در بیداد دینستیزی توسعه و اصلاحات، "پرچم عاشورا" را برافراشته نگهداشتند.
8. امسال علاوه بر بسترسازی گسترده علیه هیآت و مداحهای تاثیرگذار و ولایتمدار، راهکارهای دیگر در استقبال از عاشورا دنبال شد. ممنوعیت آوردن علم و دستههای عزادار، ممنوعیت خیمهسوزان، ممنوعیت راه افتادن دستهها پس از ساعت 11 شب، از جمله آنها بود. این ممنوعیتها برخی در مطبوعات و سایتها و پیامهای تلفنی درج شد و برخی عملا انجام گرفت! اما خیل عزاداران عاشورایی بدان وقعی ننهادند زیرا بیم آن دارند هر سال با افزایش ممنوعیتها اصل عزاداری برچیده شود!
9. معلوم نیست این شاهکارها از سوی کدام دستگاه یا مرکز فرهنگساز صادر شده یا انجام گرفته است. آیا وزارت ارشاد یا وزارت کشور دولت احمدینژاد عهدهدار آن بوده یا سازمان تبلیغات اسلامی؟ آیا ستاد امر به معروف و نهی از منکر به این امر اقدام نموده یا نیروی انتظامی مسؤولیت آن را داشته است؟ از ارگانها و مراکز وابسته به دولت نهم نمیتوان پذیرفت با "بیماری روشنفکری" حسینستیزی 16 سال حاکمیت توسعه و اصلاحات را در این دولت هم تسری دهند. اگر آنها مسؤول این ممنوعیتهای غیرموجه و روشنفکرانه باشند، قطعا ملت واکنش نشان خواهند داد.
از سازمانها و مراکز خارج از دولت که مشی و مرام جداگانه دارند، نمیتوان پرسش نمود؟! اما اگر نیروی انتظامی مسؤول همه یا بخشی از این ممنوعیتها بوده، باید پرسید: آیا این نیرو، تحت امر وزارت کشور هاشمی است یا خاتمی؟ آیا این ممنوعیتها به هر بهانه، در استمرار به حبس عزادران در تکایا و حسینیهها و مساجد و خانهها نمیانجامد؟ چرا؟
10. طرح ارتقای امنیت اجتماعی با سروصدای فراوان، مدتها است مردم را به خود مشغول داشته است. بیگمان مبارزه با فحشا و فساد و ابتذال و بدحجابی که ثمره شوم حاکمیت 16 ساله در نظام اسلامی است، اگر در راس این طرحها نباشد، یکی از اقدامات مهم آن باید باشد. و یقینا مبارزه با بدحجابی و ابتذال اگر در روزها و شبهای تاسوعا و عاشورا نمودی نداشته باشد، در دیگر ایام "شعاری تبلیغاتی" بیش نیست. اما چرا و به چه علت، عزادران حسینی علیهالسلام در این شبها و روزهای مقدس شاهد حضور گستاخانه پلیدترین زنان و مردان در خیابانها و حتی روبهروی مساجد و تکایا مانند سالهای گذشته بودند، و هیچ اثری از حضور و عمل نیروهای مجری طرح، ملاحظه نشد؟ بلکه آزادی کامل و لجامگسیخته ابتذالگرایان اصلاحطلب و توسعهمحور، عفونت را در خیابانهای عزادار موجب گردیده بود. آن منادیان و مجریان پرجوش و خروش کجا بودند؟ و چه زمانی را برای اجرای طرح پر سر و صدای خود در اولویت گذاردهاند؟
11. در بمباران تئوریک انحراف و تحریف، التقاط و نفاق و عوامفریبی تبیین عاشورا، و راهکارهای گوناگون روشنفکرانه و اصلاحطلبانه و اصولگرایی اصلاحطلبانه برای کاهش رونق عزاداری سیدالشهدا در ایران اسلامی، باید روشن شود ممنوعیتهای مورد بحث، خبر بود یا شایعه، اعلان بود یا اظهار، ترویج بود یا تهدید، تخریب بود یا تحقیق و بالاخره حرکتی حسینی بود یا ... ؟
منبع : وب سایت اختصاصی فاطمه رجبی
www.fatemehrajabi.com