برکات سفر یزد
رحمت و برکت سفر مقام معظم رهبری به استان ولایتمدار یزد، بیش از دیگر سفرها بود، این رحمت و برکت به صورت بارز و اساسی مرز میان "ولایتمداران" و "ولایتستیزان" و "ولایتمداری دینمدارانه" و "ولایتمداری سیاسیکارانه" را روشن کرد.
1. در این سفر مقام معظم رهبری در تمام سخنرانیها به "تایید و حمایت گسترده از دولت نهم" پرداختند. البته "سفرهای استانی رئیسجمهور" و "سیاستهای هستهای" او برجستگی ویژهای داشت. مقام معظم رهبری سفرهای استانی را "اقدامی مبارک" خواندند و برخی از ثمرات آن را ذکر نمودند. از جمله تاکید فرمودند: "در شهرهای دور دست که مردم یک مدیرکل ندیده بودند، حالا رئیسجمهور و وزیران را میبینند و ..." (نقل به مضمون) مصوبات سفرهای استانی هم مورد تایید ایشان قرار گرفت، و عدم اجرای بخشی از آنها طبیعی خوانده شد.
همچنین مقام معظم رهبری از کسانی سخن راندند که "با همه کارهای دولت با اهانت مخالفت میکنند."
2. مقام معظم ولایت، به صورت صریح و روشن مواضع خود را پیرامون "موضوع هستهای" بیان داشتند. در این اعلان موضع شفاف و دقیق، ملت ایران دریافت که "سیاستهای رئیسجمهور از ابتدا تا کنون در تطابق کامل با رهنمودهای ایشان بوده است." و نیز دریافت که توطئهها، فتنهها و تخریبهای دو سال گذشته اصلاحطلبان برانداز و برخی راستهای ناراست و گروه متصل به هر دو، یعنی "اصولگرایان اصلاحطلب"؟!! و جهت فضاسازی موهوم پیرامون مغایرت سیاستهای رئیسجمهور و مقام معظم رهبری، تنها با هدف مافیایی صورت گرفته است.
3. مقام معظم رهبری به صراحت اعلان داشتند که "با سیاستهای گذشته در موضوع هستهای مخالف بوده و پیامد عقبنشینیها را به مجریان هشدار دادهاند". در نتیجه ملت بیش از گذشته دریافت که "دستاوردهای ذلت و تسلیم، سازش و عقبنشینی نکبتبار پیشین، به هیچ روی با مواضع رهبری همخوانی نداشته است.
4. اظهارات پر برکت مقام عظمای ولایت در موارد فوق نشان داد که ترکتازیهای حسن روحانی، محمد خاتمی، و کارشناساییهای عقلانی! محسن رضایی و قالیباف و قلم به مزدیهای رسانههای وابسته به سازمان تبلیغات و مجمع تشخیص و اظهارات و خطبههای سیاستمدارانه رفسنجانی در حداقل هیچ سنخیتی با مواضع ولایت ندارد و در حداکثر !
5. راستهای ناراست که همپای اصلاحطلبی برانداز در مطبوعات و تریبونها، مغرضانه قلم میزنند و فریاد میکنند، با دیدگاه رهبری کمترین نزدیکی را ندارند. افرادی مانند "مسیح مهاجری" هم که در سرمقالههای هتاکانه و تخریبگر مواضع هستهای و سفرهای استانی رئیسجمهور را ناجوانمردانه بینهایت مورد تهاجم قرار میدهند، در سنجش ولایتمداری "مردودین" شناخته شدهاند.
6. وکلا، کارشناسان و چهرهها و ستونها و شخصیتهای برجسته ساخته شده برای نظام که در پروژه عقلانیت، کارشناسی و مسؤولیتپذیری؟!! تخریب بیامان رئیسجمهور را در دو سال گذشته پی گرفتهاند، به بغضها و کینهها و اهداف باطنی خود، مراجعه نمایند.
7. سایت نظامیان سابق – تابناک- که با مقاله ننگین خود، قالیباف را رئیسجمهور مورد نظر مقام معظم رهبری نامید، و با اتهامزنی به ساحت پاک ولایت، ولایتستیزانه وارد عرصه شد، از این به بعد از گردونه ارزیابی ولایتمدارانه خارج است.
در کنار این مسایل "سانسور" سخنان حمایتآمیز و تاییدی مقام معظم رهبری در "اطلاعرسانی رسانهها" قابل تامل است.
- صدا و سیمای ضرغامی، که این روزها بیش از گذشته مورد تحسین اصلاحطلبان قرار گرفته، در بخشهای خبری با دقت کامل تلاش دارد تا حتی یک جمله از حمایتها و تاییدات رهبری نسبت به دولت منعکس نشود!؟ و این یعنی سانسور کامل!
- مطبوعات راست، این مدعیان سینهچاکی ولایت، در تیترهای خود هیچ جملهای از جملات تعیینکننده مقام معظم رهبری را در تشریح و تبیین و حمایت و تایید اقدامات و سیاستهای دولت و شخص رئیسجمهور نمیگنجانند!
- مکرر مینویسم که گفتمان انتظارگرایانه احمدینژاد، معیار بزرگ سنجش گردیده است، دو سال است که محشر کبری در ایران برپا شده و هر روز بر تعداد بیرون آمده از قبرها – آنهم بدون کفن – افزوده میشود. اما اینبار سفر مبارک و پر خیر و رحمت مقام معظم رهبری در این معیار نمودار آشکارتری رسم کرد، که در آن مرز میان "علایق" و "عقاید" مشخص شد و "ولایتمداری الهی" با "ولایتمداری نفسانی" با درجات مختلف به همگان معرفی گردید.
والعاقبة للمتقین
منبع : سایت شخصی فاطمه رجبی