اهانت و تهمت به مرجعیت و روحانیت
نوشته روزنامه اعتماد ملی (10 بهمن 86) با عنوان "علمای ثلاث" بینظیرترین قلم به مزدی متملقانه، چاپلوسانه، تحریفگرایانه و واژگونهنگاری را در کارنامه اصلاحطلبی ثبت کرد و البته بیآبرویی مضاعفی را برای آن ارمغان داشت.
کاربرد واژه "علمای ثلاث" برای هاشمی، خاتمی و کروبی" رویکرد دستوری اصلاحطلبانه در "بتسازی" و ترویج "بتپرستی" است که با "زور" و "زر" و "تزویر"، حتی یک نفر خریدار ندارد، و به دلیل توهین به روحانیت و مرجعیت بیش از گذشته مایه نفرت ملی از مصادیق مورد بحث خواهد شد.
مطلب اخیر و واژه مذکور، یک اهانت آشکار به مرجعیت عظیمالشأن است و خیانتی بزرگ به مجاهدات مرجعیت و روحانیت وارسته در تاریخنگاری میباشد.
نویسنده "زنده شدن تعبیر علمای ثلاث را پس از سالها در جامعه اسلامی پیرامون سه فرد نامبرده مطرح کرده و در حالی که "نقش ورزشکاران و هنرپیشگان را از مراجع اصلی تاثیرگذار اجتماعی افزونتر" دانسته، افزوده است: "به دلیل اتصاف بسیاری از ناکارآمدیهای عرصه قدرت، علمای بزرگ و مذهب شیعه و خط امام خمینی زیر پرسش جدی در اذهان تعداد کثیری از خلایق این مرز و بوم قرار گرفته است". جای بسیار خوشوقتی است که "صاحب قلم اجیر" جرات کالبدشکافی واژه علمای ثلاث اصلی و نه "تقلبی" و "تحریفی" را نداشته است. اما برای خدمت به مثلث فوق از علما و روحانیون پیشگام تجددخواهی، و حمایت از انتخابات آزاد و رقابتی، "سربسته" سخن گفته است. باید پرسید این "علمای ثلاث تقلبی" دارای چه میزان علم، مشروعیت و محبوبیت هستند که نویسنده شهامت بازگویی واژه اصلی را پیرامون آنها ندارد؟
اما سخن بر سر آن است که این ساختارشکنی مزدورانه و اتهام و توهین به ساحت مقدس مرجعیت و روحانیت شیعه و امام خمینی را چه کسی دنبال میکند تا مسببان آن و حامیان آن مورد مؤاخذه قرار گیرند؟ همچنین چه زمانی باید مرز و حریم و حدود روحانیت از چند سیاسیکار دارنده لباس روحانی مشخص و پاک شود؟ در چه شرایط و مقطعی باید "دینمداران" به "دینستیزان" اعلان کنند: "علما"، "بزرگان" و "روحانیت" فراتر از "عوامل و ابزارهای سیاسیکار در ماجراهای رأیآوری" هستند.
آنها که در دایره دینمداری و شریعتخواهی و وارستگی و فقاهت ارزیابی میشوند، نه زدوبندهای سیاسی و محبوب و منظور و مقصود بیگانگان بودن!؟ و چه زمانی باید "قلمهای اجیر" شکسته شود تا تاریخ اسلام و روحانیت از تحریف و تخریب ستیزهگرایانه آنها مصون بماند؟ اگر این روند ادامه یابد، در آینده نزدیک به انتخابات واژگان "امام" و "پیامبر" و حتی "خدا" یا همان "خدایگان شاهنشاهی" برای "حامیان بیصلاحیتها"به کار خواهد رفت، و لبخند متکبرانه و متفرعنانه برخی از آنها را در ظاهر شاهد خواهد بود و در باطن!
این که چرا قلم به مزدان پس از واژههای بیمبنای استوانههای نظام، چهرهها و شخصیتهای برجسته انقلاب و کشور و بزرگان ! با اهانت و تعرض به ساحت مرجعیت، علمای ثلاث را سرقت کردهاند، علاوه بر ترویج و ثبت چاپلوسی و تملق و تحمیل به ملت، حریمشکنی و ساختارشکنی آشکاری است، که البته جز "افزایش نفرت ملی" نتیجهای نخواهد داشت.
با این وجود همه مسؤولند، و مسؤولتر از همه روحانیتی است که پاسدار اصیل حریم خویش باید باشد، و در مرحله بعد بر مدعیان اصولگرایی است که حراست و حمایت از قداست مرجعیت و روحانیت از آنها انتظار میرود، اما اینک با سکوت خویش تنها در پی بالا رفتن کفه ترازوی آرای خویش به هر قیمت هستند، به همین جهت است که "پرخاشگری" و "جنون بیسابقه" اصلاحطلبان از تصور شکست قطعی در انتخابات هشتم را در تفاهم حزبی به مدارای اصولگرایی اصلاحطلبانه مینشینند.
منبع : وب سایت اختصاصی فاطمه رجبی
www.fatemehrajabi.com